چاپ فلزی یا چاپ بر روی فلز، روشی است که در آن تصاویر، طرحها، یا متنها بر روی سطح فلزی چاپ میشوند. این روش چاپ، از طریق انتقال چاپی (transfer printing) یا پوشش دهی مستقیم (direct coating) بر روی فلز انجام میشود و میتواند برای تولید انواع محصولات فلزی تبلیغاتی و تزئینی مورد استفاده قرار بگیرد.
مراحل اصلی ساخت چاپ فلزی عبارتند از:
-
- آمادهسازی سطح فلزی: در ابتدا، سطح فلزی که قرار است روی آن چاپ انجام شود، آمادهسازی میشود. این شامل تمیز کردن، صیقل دادن، یا پوشش دادن با مادههای محافظ برای جلوگیری از خوردگی و سایر آسیبها است.
- طراحی و آمادهسازی فایل: طرح یا تصویر مورد نظر برای چاپ روی فلز به صورت دیجیتال طراحی و آمادهسازی میشود. این شامل تنظیم اندازه، رنگ، و کیفیت تصویر، و همچنین اعمال تغییرات دیگر در طرح است.
- انتقال چاپی: در این مرحله، طرح یا تصویر طراحی شده به صورت چاپی بر روی فلز انتقال داده میشود. این میتواند به وسیله فناوریهایی مانند سیلک اسکرین (Silk Screen)، ترانسفر حرارتی (Heat Transfer)، یا لیتوگرافی (Lithography) انجام شود.
- پوشش و محافظت: بعد از انتقال چاپی، یک پوشش محافظ روی تصویر چاپ شده اعمال میشود تا از خوردگی، خش.
حکاکی و چاپ فلزی بر روی فلز
با توجه به نظریات جورجو و ازاری و ژان برسیه ، بی تردید می توان پذیرای آن باشیم که شکل گیری و تولد گراور به صورت تیراژ در اروپا ، به خصوص در ایتالیا و فرانسه ، چه به صورت برجسته و چه به صورت گود ، از قرن سیزدهم آغاز گشته است و در این راه خطاطان و مذهبان آن سامان فعالیت های قابل توجهی کرده اند و متعاقباً این نمونه های چاپی پلاک فلزی ، به صورت گسترده ، توسط صنعتگران و زرگران و همچنین هنرمندان دیگر نقاط اروپا دنبال شده است و سبب نو آوری بسیاری به ویژه در قرن پانزدهم گشته که جای بررسی و تعمق دارد.
جا دارد به این نکته نیز اشاره شود که آثار مطروحه ، بعد از چاپ به روی سطوحی چون چرم ، مقوا ، کاغذ و یا پارچه ، تماماً با دست نقاشی می شدند تا بهره لازم از مایه رنگ های گوناگون برده شود و بدین طریق ، گراورهای سیاه و سفید که در آنها فقط از یک حامل چوبی و یا فلزی استفاده می شد به گراورهای به ظاهر رنگی بدل می گردند ف به طوری که رنگ ها به تبعیت از خطوط ، سطوح و اشکال حکاکی شده ، در زیر حرکت های شکلی ( فیگوراتیو ) قرار می گرفتند.
ابتدایی ترین حامل های حکاکی و آموزش ساخت بج سینه شده که در آن دوران با مغازه های فولادی کنده کاری شده اند و امروزه به دست ما رسیده اند متعلق به حدود 1370 میلادی هستند . حامل های مطروحه قالب هایی بودند که عمل نفر به روی آنها انجام می گرفت ، مانند چوب گلابی ، شمشاد و یا چوب درخت پستانک که تا حدودی سخت اند و عمل نقر و یا حکاکی به روی آنها ظرافت بیشتری را با خود به ارمغان می آورد. بدین ترتیب ، صنعتگران و هنرمندان از طریق ساییدن و یا مالش دادن دست به روی سطوح کنده کاری شده به انتقال و انعکاس حروف و تصاویر به روی کاغذ می پرداختند.
قابل ذکر است که طبق شواهد تاریخی ، ابتدایی ترین نوع چاپ به روی چوب که به آن سیلو گرافی و یا زیلو گرافی می گویند همین گونه آثارند که توسط هنرمندان ایتالیایی و هم زمان فلاندری ، فرانسوی و آلملنی انجام گرفته است ، مانند آثار موریاندی ، برادران وان ایک و یارژه پاستور ، اکثراً موضوعات این گونه آثار برگرفته از کتب عرفانی و رمزی و کتب مربوط به زندگی حضرت مریم و یا گاه سرودهای مذهبی آنان بوده است . همچنین نمونه های اصلی آثار مطروحه به نسخ خطی و موضوعات رمزی بر می گردد که متعلق به قرن دوازدهم میلادی است . گویی همان فضای تصویری را که شباهت بسیاری به مینیاتورسازی های گذشته آنان دارد روی سطح چوب حک کرده اند ، با این تفاوت که البسه پرسوناژها در مینیاتورهای انجام شده متعلق به قرن دوازدهم است . لیکن حکاکی های چوبی و یا تابلو فلزی انجام شده متعلق به 1370 میلادی است و حکایت از آن دارد که هنرمندان وقت در اجرای ترکیب بندی و تزئینات به روی قالب های چوبی و فلزی ، توجه خاصی به لباس های مد روز داشته و تحت شرایط زمان خود بوده اند. این گراورهای مطروحه به آسانی و بدون هیچ گونه بهره جستن از زمینه های رنگی و ارزش های حجم وار ساخته و پرداخته گردیده ، لیکن باید اذعان داشت که با تمام سادگی ایجاد شده ، خطوط مزبور بسیار اکسپرسیو و یا به عبارتی بیان کننده اند و در ترکیب بندی فضای تصویری ، القا کننده خطوط به کار گرفته شده در هنر گوتیک است .
از اواخر قرن پانزدهم شاهد به وجود آمدن گراورهایی هستیم که از همان نگاه عرفانی و رمزی سرچشمه گرفته اند و در صحنه های ایجاد شده ، هنرمندان از حیث موضوعی ، توجهی خاص به جنگ بین فرشتگان و دیوان داشته اند . همچنین ، به نظر می رسد که این حکاکان از نقاشی های پشت شیشه و یا به دیگر سخن ، شیشه های منقوش دوره گوتیک نیز که به ویترای شهره گردیده الهام گرفته اند.
به هر تقدیر ، با توجه به نظریات ژان برسیه در این خصوص در می یابیم که اکثر حکاکان اروپایی با توجه به پیشینه فرهنگی ، هنری و مذهبی خویش ، اقدام به طراحی و ترکیب بندی به روی حامل های چوبی و متعاقباً فلزی خویش کرده اند و چه بسا بخش قابل توجهی از ارزش های شکل گرفته در نقاشی های ( نقاشی های دیواری و کتاب آرایی ) و یا مینیاتورسازی را پشتوانه ای برای هنر گراورسازی خویش – جهت به دست آوردن نمونه های چاپی و رسیدن به امر تکثیر – به کار گرفته اند. همچنین ، برای رونق بخشیدن به امر تکثیر سعی در ساختن ماشین چاپ ، ابتدا برای نمونه گیری چوبی و سپس فلزی داشته اند. از اولین ماشین های چاپ می توان به ماشین چاپ سربی تیپو گرافی اشاره کرد که در آلمان به کوشش یوهان گوتنبرگ ساخته شده و سبب چاپ کتاب های بسیاری در آن دوران گشت .
از ابتدایی ترین چاپ ها در اروپا از چاپ ورق بج سینه در فرانسه می توان یاد کرد که به قرن پانزدهم و زمان حکومت شارل هفتم بر می گردد. او به سال 1422 پادشاهی را در فرانسه ب دست می گیرد . ژان برسیه درباره شکل گیری این گونه آثار چاپی می نویسد : (( نمونه های چاپ ورق بازی قبل از قرن دوازدهم در هند و چین وجود داشته و چه بسا عرب ها نیز از سده دوازدهم از آن استفاده می کرده اند)).
با توجه به اظهارات این محقق فرانسوی ، می توان دریافت که هنر گراورسازی و چاپگری از شرق به غرب رفته است که در بخش هشتم این کتاب ، زیر عنوان حکامی در ممالک غیر اروپایی به آن پرداخته خواهد شد. قبل از شکل گیری چاپ سربی ، نوع دیگر از چاپ – با به کار گیری حامل های فلزی – حدود 1430 در آلمان و متعاقباً در ایتالیا ساخته می شود که به آن کریبله ( آبکشی ) می گویند. در این روش ، سطح قالب را به وسیله یک منقاش و به کارگیری چکش و زدن ضربه های مکرر به سوراخ های ریزی تبدیل می کردند و سپس با تیره کردن سطح فرورفتگی ها به وسیله مرکب سیاه و ایجاد روشنی و سفیدی در سطح برآمدگی های شکل گرفته در حامل ، زیبایی خاصی به فضای تصویری می بخشند. آنچه در این شیوه اهمیت می یابد همانا نقطه های ریز و گرد و یا سه گوش ایجاد شده بود که کل فضای تصویری از خود باقی نمی گذاشت. چندی بعد ، این شیوه را در قالب های چوبی به کار می گیرند و آثار بسیاری را بدین وسیله به وجود آورند که قابل مقایسه با نوع فلزی آن است و گاه به زحمت می توان این دو را از یکدیگر تشخیص داد.