تکنیک لیتوگرافی در ابداع بج سینه فلزی
بج سینه فلزی تبلیغاتی، نوعی بج سینه است که از جنس فلز ساخته شده و به منظور تبلیغات و تبادل اطلاعات استفاده میشود. این نوع بج سینه معمولا از جنس فلزهایی مانند برنج، استیل، آلومینیوم و یا فولاد تولید میشود و در صنایع مختلفی مانند صنعت تبلیغات، صنعت خودروسازی، صنعت فرهنگی و هنری، صنعت ساختمانی و غیره مورد استفاده قرار میگیرد.
در تولید بج سینه فلزی تبلیغاتی، ابتدا طرح مورد نظر روی یک برگه کاغذی رسم میشود و سپس با استفاده از نرمافزارهای گرافیکی به طرح دیجیتالی تبدیل میشود. سپس با استفاده از دستگاههای قطع و حکاکی، طرح مورد نظر بر روی شیت فلزی ایجاد میشود. در مراحل بعدی، با استفاده از دستگاههای خاص، شیت فلزی به شکل بج سینه شکل داده میشود و سپس با فرآیند های دیگر مانند رنگآمیزی و آبکاری، نشان سینه فلزی تبلیغاتی نهایی به دست میآید.
قیمت بج سینه فلزی تبلیغاتی به عوامل متعددی مانند اندازه، جنس، ضخامت، تعداد و رنگهای استفاده شده، طراحی و میزان سفارش بستگی دارد.
بعد از ابداع تکنیک لیتوگرافی در بج سینه فلزی توسط آلوئیس زنفلر، هنرمندی به نام آندره ، در 1802 ، اولین چاپخانه لیتوگرافی را در پاریس ایجاد می کند ، اما چندان توجه خاصی به این چاپخانه نمی شود و بعد از چندی آندره از کار باز می ماند . سپس در سال 1806 یک ژنرال فرانسوی به نام بارون لو ژون که رئیس مدرسه عالی بوزار در شهر تولوز بود از کارگاه زنفلد در مونیخ دیدن می کند و با کشیدن یک اسب روی سنگ مخصوص لیتوگرافی و گرفتن نمونه چاپی آن از آن به پاریس باز می گردد و آن را به ناپلئون بنا پارت نشان می دهد که مورد توجه وی قرار می گیرد. دو تن از هنرمندان را به نام های دنون و مارسل دوسرس برای فراگیری این فن به مونیخ می فرستد. دنون ، که از دیدن کارگاه زنفلدر خرسند شده بود ، از فرانسوا جوهانت دعوت می کند تا به مونیخ برود و با آنان به همکاری بپردازد. آنان بعد از فراگیری های لازم ، اقدام به تأسیس چاپخانه ای در پاریس می کنند ، اما این چاپخانه نیز دیری نمی پاید.
سرانجام ، در 1815 داماد لافایت ژنرال و فرمانده لاستری که مدت درازی در مونیخ به فراگیری تکنیک مذکور مشغول بودند ، با کمک انگلمن که از مونیخ به فرانسه بازگشته بود ، مجدداً اقدام به تأسیس چاپخانه در فرانسه می کنند و به معرفی این چاپخانه می پردازند و هنرمندانی چون آنتوان ژان گرو ، ورنه ، ژیروده ، انگر و بسیاری دیگر به آنان می پیوندند و آثار بسیاری را از طریق تکنیک لیتوگرافی به چاپ می رسانند.
چاپگران و متصدیان انتشارات وقت مانند دلپس ، گیهود ، دوا کروا و بسیاری دیگر نیز در این چاپخانه به فراگیری تکنیک لیتوگرافی می پردازند.
بدین ترتیب ، عمل چاپ سنگی به وسیله گچ مخصوص لیتوگرافی پلاک فلزی ( کریون ) توسط دو هنرمند به نام های شارلت و بلائز دنبال می شود و از سوی دیگر ، عمل لیتو گرافی به وسیله قلم و مرکب ( مرکب مخصوص لیتوگرافی ) توسط هانری مونیر و لامی به اجرا در می آید و هم زمان ، لامی نه تنها از فضاهای تک رنگ و به ورژه سیاه و سفید می جوید ، بلکه از لیتوگرافی رنگی نیز استقبال می کند.
در ادامه ، دولا کروا ، با توجه به دیدگاه های رمانتیکش ، از تکنیک لیتوگرافی در بج سینه فلزی با گچ بهره می گیرد و صحنه هایی راز آلود ، ملانکولیک و رویایی را به وجود می آورد.
عصر طلایی چاپ بج سینه سنگی در فرانسه از سال 1850 با آثار ادیلن رودون و هانری دولوز – لو ترک آغاز می شود و با آثار هنرمندانی چون کامبل پیسارو ، آرماند گیومن ، ونسان ونگوک و متعاقباً با آثار موریس دنی ، پل گوگن ، هانری ماتیس با توجه به سبک های گوناگون شکل گرفته در نقاشی ادامه می یابد.
سپس هنرمندانی چون بنار و موریس دنی ، با استفاده از مایه رنگ های سرد و گرم ، آثارشان را با سه پلیت و یا گاه چهار پلیت به اجرا در می آورند و فضای آثارشان را حالتی آبرنگ گونه و یا گاه پاستل گونه ارائه می کنند که بی تردید یادآور فضای نقاشی هایشان است . در این زمان ، هنرمندان اروپایی ، با تأثیر پذیری از باسمه های ژاپنی مانند آثار اتومارو و یا هیروشیگه توسط هنرمندانی چون پل گوگن و یا هانری ماتیس به نوعی دیگر دنبال می شود.
آثار چاپی هانری ماتیس بیش از چهارصد اثر است که اولین آن با شیوه درای پوینت متعلق به سال 1903 است . اوبیشتر موضوعاتش را که روی پلیت حک کرده از طبیعت الهام گرفته و به ارزش های فیگوراتیو بها داده است. همچنین با استفاده از شیوه اچینگ ، به عنوان سوپر ( ماده سطح زیرین اثر ) از مس استفاده می کند که امکان نمونه گیری های بیشتری را به او می دهد.
بسیاری از آثار چاپی او فقط به روش خطوط محیطی اجرا شده شده اند که این خود سرعت بیشتری به کار می بخشد ، ضمن اینکه خطوط محیطی در ارائه بیان ، زیبایی و اثر گذاری خاص خود را دارد.
روند شکل گیری شیوه های نوین در هنر گراورسازی : از نیمه دوم سده نوزدهم تا امروز
اتفاقات و امکاناتی که در اواخر قرن نوزدهم و بعدها در اوایل قرن بیستم موجب پیشرفت و تحول روزافزون هنر گراورسازی می شود ناشی از همگرایی و همفکری و همکاری هنرمندانی بسیار مستعد و تأسیس انجمن های گونگون شد. در واقع باید گفت ، در پی تأسیس انجمن آکوافورتیست ها که به سال 1886 بر می گردد ، یعنی انجمنی که در صفحات پیشین به شرح آن پرداختیم ، در سال 1889 نیز باز هم با هدایت ، حمایت و تشویق هنرمندان وقت ، توسط براکموند که یکی از بزرگترین تئوریسین های گروه بود ، انجمن دیگری شکل می گیرد به نام انجمن نقاشان و چاپگران فرانسوی و این مهم سبب دگرگونی های بسیاری در به وجود آمدن تکنیک و شیوه های تازه تری در هنر گراورسازی عصر حاضر می گردد. در این ارتباط روژه مارکس به انتشار آثار چاپی رودن می پردازد و هم زمان ویار اقدام به چاپ و انتشار آلبوم دیگر نقاشان و چاپگران می نماید .
در سال 1923 نیز ژان امیل لابورور و رائول دوفی موفق به تأسیس انجمن هنرمندان آزاد فرانسوی ( معروف به نقاشان و چاپگران آزاد فرانسوی ) می شوند و اقدام به جمع آوری و نگارش اسامی هنرمندن پیشرو در بج سینه فلزی نظیر فرسنی ، لابورور ، سگونزاک ، بوسن گلت و بسیاری دیگر می نماید.
سرانجام ، تلاشهای صورت گرفته سبب رونق روزافزون تکنیک ها در تعیین قیمت بج سینه تبلیغاتی نوین و هم زمان دستیابی به شیوه های تازه تر و ترکیب کردن شیوه ها با هم می شود و برگزاری نمایشگاه چاپ دستی ، خارج از نمایشگاه های صرف نقاشی در گالری اتوال ، نیز سبب می شود هواداران و هنرمندان دیگری به آنان بپیوندند. به مرور و چندسالی بعد از فعالیت های آنان ، با پیشوایی و ابتکار پیر گواستایا ، اداره بین المللی گراور سازی تأسیس می شود و در پی آن در 1928 ، انجمن تازه ای به نام گراورسازان جوان معاصر تشکیل می گردد که به تجمع هنرمندان نقاش و حکاک آماتور از یک سو و هنرمندان نقاش و حکاک حرفه ای از دیگر سو می انجامد و جملگی سعی در یافتن راه ها و شیوه های نوین ساخت بج سینه برنجی می نمایند و از این رهگذر آثاری به وجود می آید که نه تنها بسیار متنوع و متغیرند ، بلکه گاه نیز در جهت مخالف یکدیگر قرار می گیرند و سرانجام سبب به وجود آمدن نوعی بی نظمی و عنان گسیختگی و اغتشاش در زیر چتر تکنیک های گونگون نوپا می شوند که این خود بی تردید بر خلاف آداب و رسوم و دستاورد های گذشته ، در عرصه ارزش ها و قوانین چاپگری است .